تاریخ از تار و پود فرش ایرانی چه می‌گوید؟

0

عبدالله احراری، عضو انجمن علمی فرش ایران در خصوص تاریخچه و اسناد موجود در چگونگی شکل‌گیری هنر قالی‌بافی اظهار کرد: بخشی از آنچه در خصوص تاریخ فرش‌بافی ایران روایت شده اسنادی بوده و در شعر شعرا و نقل قول‌هایی از افراد به‌نام و مشهور بیان شده و بخش دیگر آن مربوط به آثاری است که به جا مانده است، به عنوان مثال با توجه به اشعار فردوسی، متوجه می‌شویم که او فرش‌بافی را به ایران باستان منتسب دانسته است؛ هم‌چنین در نقل‌قول‌های فلاسفه یونان نقل شده که دربار پادشاهان قدیم ایران با فرش تزئین بوده است.

عبدالله احراری

به گزارش فرش فیروزه، وی ادامه داد:، اما در واقع آنچه از فرش به جا مانده، تکه فرش سالمی است که در سال ۱۹۴۸ توسط پروفسور «سرگی رودنکو» در دره «پازیریک» کشف شده که تمامی نقوش این فرش به دوره هخامنشیان برمی‌گردد. این فرش در گور یکی از فرمانروایان سکایی که طلا‌های موجود در آن توسط دزدان به سرقت رفته و این فرش در آن باقی مانده، کشف شده است.

این پژوهشگر فرش افزود: در حقیقت این فرش به دلیل سرازیر شدن و یخ زدن آب در گور فرمانروای سکایی و به تبع آن یخ زدن فرش، از سده سوم قبل از میلاد تا سال ۱۹۴۸ باقی مانده است. تست کربن ۱۴، تاریخ دقیق این فرش را مربوط به دهه سوم تا پنجم قبل از میلاد مشخص کرده است. ۱۰۰ درصد نقوش این فرش ایرانی است و نقل‌قول‎‌های متفاوتی در خصوص آن وجود دارد؛ اما گفته‌شده این فرش احتمالاً توسط دربار هخامنشی به سردار سکایی داده شده و طبق رسم آن زمان که دارایی نفیس شخص را با جسم آن دفن می‌کردند، این فرش نیز که جزء دارایی سردار سکایی محسوب می‌شده، پس از مرگ با جسم او دفن شده است.

چند نقل قول در باب تاریخ فرش

عضو انجمن علمی فرش ایران خاطرنشان کرد: نقل قول‌های دیگری در این خصوص وجود دارد؛ مانند نقل قول‌های «گزنفون» که شاگرد سقراط و هم‌کلاسی افلاطون بوده و می‌گوید «در دربار‌های هخامنشیان فرش‌هایی پهن می‌کردند و هرچند وقت یک‌بار به علت پوسیدگی آن‌ها را تعویض می‌کردند». در ادامه ذکر می‌کند که کارگاه‌های سلطنتی بافت این فرش‌ها در شهر «سارد» قرار داشتند و استادان این کارگاه‌ها «ماد» بودند و هخامنش‌ها بافت را از ماد‌ها یاد گرفته‌اند که نشان می‌دهد بافت در ایران دارای ریشه‌های بسیار قدیمی‌تری است.

احراری اضافه کرد: «ابن خلدون» در این زمینه معتقد است که فرش‌بافی در ایران توسط قشر متوسط جامعه انجام می‌شده و هم‌چنین زمانی که اسکندر وارد پاسارگاد می‌شود، قبر کوروش را پوشیده با فرشی بسیار زیبا و ظریف می‌بیند.

وی عنوان کرد: «بطلمیوس» نیز که منجم، ریاضی‌دان و فیلسوف یونانی است، از جشن‌های بسیار بزرگ «اسکندریه» سخن می‌گوید که با قالی‌های پارسی و هخامنشی تزئین می‌شده است. «کنت کورشا»، محقق و باستان‌شناس اروپایی نیز در تاریخ عهد باستان می‌نویسد وقتی اسکندریون تخت جمشید را به آتش کشیدند، فرش‌های زیبا و مجلل هخامنشی در آتش می‌سوختند و از بین می‌رفتند و «پروفسور رودنکو» می‌گوید اسکندر در پای تخت‌گاهش فرش‌هایی ظریف و پرگوشت پهن می‌کرده است. به علاوه بزرگ‌ترین سند مکشوف فرش‌بافی در این دوره پازیریک و باشادار است.

این پژوهشگر فرش تصریح کرد: فرش دیگری که از آن نقل قول می‌شود، فرشی به نام فرش «بهارستان» است. نقل‌های متفاوتی در مورد ابعاد این فرش وجود دارد؛ به طوری که ابعاد آن بین ۴، ۱۶، ۴۰۰ و ۱۶۰۰ متر متغیر است. گفته شده که این فرش توسط سپاهیان عرب در صدر اسلام و زمانی که ایرانیان اسلام را پذیرفته‌اند، از ایران به مدینه منتقل و در آن‌جا قطعه‌قطعه شده و در بین افراد به عنوان غنیمت توزیع شده است.

عضو انجمن علمی فرش ایران تشریح کرد: برخی افراد بیان کرده‌اند که الیاف این فرش طبیعی نبوده؛ بلکه از طلا و نقره بافته شده است و نقل قول‌های گوناگون دیگری نیز در این خصوص وجود دارد. به هر حال فرشی با نام بهارستان در دربار خسروپرویز بوده که چهار فصل سال را به تصویر کشیده است.

حکومت صفویان، دوران اوج هنر قالی‌بافی

احراری بیان کرد: پس از آن که ایرانیان اسلام را می‌پذیرند، هنر‌هایی مانند سفال و… رشد پیدا می‌کند و فرش و هنر فرش‌بافی، تا زمان حکومت و دوره صفویان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. دوره صفوی دوره‌ای است که هنر فرش‌بافی اوج گرفته و در واقع هنر قالی‌بافی و فرش دست‌باف، جامع همه هنر‌ها می‌شود. به طوری که در شهر‌هایی مانند مشهد، اصفهان، کاشان و کرمان، کارگاه‌های وابسته به دربار تأسیس می‌شود که در این کارگاه‌ها اغلب هنرمندان، نقاشان و طراحان گرد هم آمده و در این زمان قالی‌بافی، به عنوان شغلی محبوب در جامعه شناخته می‌شود.

وی اظهار کرد: پادشاهان صفوی نیز در ابتدا با ارسال هدایا، قالی ایرانی را به کشور‌های دیگر مانند پرتغال و عثمانی آن دوران که به عنوان بلوک قدرت شناخته شده بودند و رقیب پادشاهان صفوی نیز محسوب می‌شدند، معرفی کرده‌اند و پس از آن سلاطین این کشور‌ها به مشتری بالقوه این فرش‌ها تبدیل شدند. در این دوره در هر منطقه کشور، طرح، نقش و در واقع سبک خاصی در فرش به وجود آمد؛ به شکلی که در کاشان سبکی متفاوت از مشهد رایج می‌شود؛ به عبارتی در این دوره سبک‌های طرح، نقش و بافت فرش در مناطق مختلف قالی‌بافی ایران، از یکدیگر متمایز می‌شود.

این پژوهشگر فرش ادامه داد: به عنوان مثال در کاشان قالی‌های زربافت رواج پیدا کرده و مدت زیادی به دلیل این که این فرش‌ها به سفارش سلاطین وقت پرتغال بافته می‌شدند، تصور بر این بود این قالی‌ها در پرتغال بافته می‌شوند. در اصفهان نیز که مرکز حکوت پادشاهان صفوی و به ویژه سه پادشاه اول این حکومت بوده است، قالی‌بافی بسیار رشد یافته و هم‌چنین در تبریز، مشهد و برخی دیگر از شهر‌های کشور نیز گونه خاصی از قالی‌بافی رایج می‌شود.

عضو انجمن علمی فرش ایران گفت: با توجه و استناد به نظر اغلب محققان، فرش‌شناسان و کسانی که روی فرش تحقیق کرده‌اند و اسناد مکتوب و آنچه از تاریخ به جا مانده و هم‌چنین داستان‌ها و افسانه‌هایی که درباره فرش وجود دارد، به علاوه آنچه به طور واقعی به جا مانده، این مطالب بیانگر آن است که هنر قالی‌بافی از ایران آغاز شده است. به طوری که نقوش مهم‌ترین سند واقعی یعنی سند «فرش پازیریک»، همان نقوشی است که در حجاری‌های تخت جمشید وجود دارد. به صورتی که سواره‌نظام و پیاده‌نظام دوره هخامنشی در آن مشاهده می‌شود.

احراری اضافه کرد: البته مناطقی که به مرور زمان از ایران جداشده‌اند، ممکن است منطقه تاریخی فرش‌بافی باشند. از جمله این مناطق می‌توان «قفقاز» را نام برد که در گذشته جزئی از ایران بوده و برخی از محققان این منطقه را یکی از مهد‌های هنر فرش‌بافی می‌دانند.

فرش‌بافی و قالی‌بافی در عشایر متولد شده است

وی عنوان کرد: در واقع این که فرش‌بافی و قالی‌بافی از بین مردم عشایر برخاسته، مسلم است. به دلیل سرمای زیادی که در کوهستان‌ها در مقایسه با دشت وجود دارد، فرش‌بافی بیشتر در کوهستان متولد شده است. فرش‌بافی با دامداری ارتباط زیادی دارد به طوری که عشایر الیاف فرش‌ها را با استفاده از پشم دام‌های خود تولید می‌کردند و در منطقه‌ای که هوای سردتری داشته، فرش‌های درشت‌تری بافته می‌شده است.

این پژوهشگر فرش خاطرنشان کرد: فنون قالی‌بافی در عشایر متولد شده و به روستا‌ها آمده و مقداری تکامل می‎‌یابد، پس از آن به کارگاه‌های شهری آمده و در نهایت زمانی که به دربار می‌رسد، اوج هنری خود را پیدا می‌کند. برخی افراد «گبه» قشقایی و یا دست‌بافته قالیچه ترکمن را شاهکار می‌دانند و برخی نیز فرش‌های مشهوری که از دوره صفوی باقی‌مانده است مانند «قالی شیخ صفی» را شاهکار می‌دانند؛ بنابراین هریک از سبک‌های مناطق مختلف ایران، زیبایی خاص خود را داشته و بستگی به زاویه دید افراد دارد.

عضو انجمن علمی فرش ایران تشریح کرد: به عنوان نمونه، زیباترین دست‌بافته‌ها از نظر سادگی و انتقال مستقیم طرح به بافت، مربوط به دست‌بافته‌های عشایری مانند ترکمن، بلوچ، کرد، بختیاری و… است. اما تنوع رنگی و ریزنقشی را بیشتر در کارگاه قالی‌بافی وابسته به دربار صفوی، قاجار و پهلوی مشاهده می‌کنیم.

احراری با بیان این که نگاه به فرش از دوره قاجاریه به بعد، نگاهی تجاری بوده است، ادامه داد: برخی از فرش‌ها تکراری بوده و از طرحی تعداد ۱۰۰، ۲۰۰ و یا بیشتر از این ارقام بافته می‌شود و همه آن‌ها قیمت مشخصی نیز دارند؛ اما بعضی از فرش‌ها جنبه و بار هنری بیشتری داشته و ممکن است پس از دو یا سه سال کار و تلاش طراح بر روی طرح فرش، تنها یک نمونه از آن بافته شود. به این ترتیب قیمت‌گذاری برروی این فرش متفاوت خواهد بود.

آنچه امروز فرش ایرانی را تهدید می‌کند

وی افزود: طرح‌ها و نقوش فرش‌های ایرانی در بسیاری از فرش‌های جهان تقلید شده است؛ در واقع برخی کشور‌ها مانند ترکیه، پاکستان، هندوستان و… از فرش‌های ایرانی کپی‌برداری و از برند ایران سوء‌استفاده می‌کنند. هم‌چنین بعضی افراد ایرانی با توجه به اینکه هزینه‌های تولید در این کشور‌ها کمتر است، در این کشور‌ها فرش تولید کرده و به عنوان فرش ایرانی به بازار‌های جهانی عرضه می‌کنند. امروزه یکی از تهدیداتی که برای کار‌های ایرانی وجود دارد، قیمت تمام‌شده بالا به دلایل مختلف است.

این پژوهشگر فرش اضافه کرد: به این ترتیب از طرفی تورم افسارگسیخته و از طرف دیگر عدم نگرش ملی به فرش توسط برخی از تولیدکنندگان و هم‌چنین سوء استفاده فعالان اقتصادی کشور‌ها از طرح‌ها و نقوش ایرانی به علاوه سوء استفاده مدیران فرش ماشینی از نقوش ایرانی، باعث آسیب رسیدن به فرش دست‌باف ایرانی می‌شوند.

نقش خراسان در صنعت فرش ایران

عضو انجمن علمی فرش ایران گفت: خراسان، منطقه‌ای با اقوام مختلفی است که از قسمت‌های مختلف کشور مهاجرت کرده و به خراسان آمده و در طول تاریخ تعدادی از طرح‌ها، نقش‌ها و تکنیک‌های خاصی را با خود به همراه آورده‌اند؛ به همین دلیل طبیعتاً خراسان یکی از مهد‌های فرش است. به طوری که سبک‌های مختلفی مانند بلوچ در نوار مرزی خراسان، قالی ترکمن در قسمتی دیگر از خراسان و مشهد، قالی سبک کاشمر، سبزوار، نیشابور و سبک مشهد را در خراسان مشاهده می‌کنیم.

احراری تصریح کرد: از اواخر دوره قاجار تعدادی از هنرمندان از شهر‌های مختلف مانند تبریز و… به مشهد مهاجرت کرده و بر سبک فرش‌های مشهد تأثیرگذار بوده‌اند و قالی‌های زیبای «مرحوم خامنه‌ای» و «عمواوغلی» که امروزه در موزه‌های داخل و خارج کشور می‌درخشند را تولید کرده‌اند. بیشترین تولید فرش در خراسان صورت می‌گیرد به طوری که خراسان حدود ۲۰ درصد کمیت تولید فرش را در اختیار دارد.

گردشگری برای معرفی هنر قالی ایرانی چه می‌کند؟

وی با اشاره به این که یکی از بخش‌هایی که می‌تواند به توسعه فرش کمک کند، گردشگری است، اظهار کرد: اقامتگاه‌های بوم‌گردی که در اغلب مناطق خراسان وجود دارد؛ می‌توانند مهم‌ترین مراکز برای معرفی دست‌بافته‌های ایرانی باشند. مشهد به دلیل پتانسیل و ظرفیت‌های زیارتی و سیاحتی که دارد، می‌تواند با ایجاد و بازسازی بازار فرش برای فروش فرش به عنوان سوغات، به صنعت گردشگری کمک کند و هم‌چنین بسیاری از مناطق سیاحتی و تفریحی مانند طرقبه، شاندیز، فردوسی و… و روستا‌هایی مانند کلات نادری و دررود نیشابور که جنبه گردشگری دارند، می‌توانند برای معرفی فرش دست‌باف و توسعه گردشگری تأثیرگذار باشند.

این پژوهشگر فرش خاطرنشان کرد:، اما متأسفانه تورلیدر‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، اطلاعات زیادی در خصوص دست‌بافته‌های ایرانی و خراسانی نداشته و نیز مدیران اقامتگاه‌های بوم‌گردی اشراف چندانی در این زمینه ندارند. در حالی که می‌توان با ایجاد کارگاه‌های نمادین این آثار، گردشگران را با روش تولید آن‌ها آشنا کرد که در نهایت ممکن است منجر به خرید این آثار شود. به هر حال فعالیت در زمینه گردشگری فرش پتانسیل زیادی دارد که متأسفانه تاکنون خیلی کم از آن استفاده کرده‌ایم.

این مطلب چطور بود؟
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.