خراسان، آیینه و جلوهگر قالیبافی ایرانی
خراسان با دارا بودن پتانسیلهای بالقوه فراوان از نظر مواد اولیه تولید فرش یکی از قطبهای مهم قالیبافی در کشور است.
عضو انجمن علمی فرش ایران اظهار کرد: دگرگونی اقوام ساکن این منطقه و در نتیجه ارائه سبکهای متنوع بافت باعث شده خراسان به عنوان آیینه و جلوهگر قالیبافی ایرانی شناخته شود.
عبدالله احراری با بیان اینکه خراسان مهمترین مرکز پرورش پشم در ایران است، گفت: یکی از مناسبترین انواع پشم برای قالیبافی پشم گوسفندان بلوچی است که پرورش آنها در تربت حیدریه تا زابل و سیستان بلوچستان صورت میگیرد. همچنین شهر بایگ در تربت حیدریه یکی از قطبهای پیله کشی و ابریشم کشی است به طوری که شغل قریب به 400 الی 500 نفر از ساکنان این منطقه پرورش ابریشم است. علاوه بر این کارخانه ابریشم کشی توس یکی از مراکز عمده تولید ابریشم است که این کار را به دو روش صنعتی و سنتی انجام میدهند.
وی با توضیح این مطلب که خراسان یکی از مهمترین مناطقی است که رنگدانههای گیاهی در آن برداشت میشود، تصریح کرد: گردو و اسپرک که منحصر به منطقه سرخس و قوچان واقع در خراسان است، از جمله این رنگدانههای طبیعی هستند. در این استان و به ویژه در مشهد و شهرستانهای اطراف آن شاهد بافت طرحها و گونههای مختلف هستیم و این بخاطر سکونت اقوام بسیار متنوع در این مناطق است.
قالیبافی در طول تاریخ چگونه شکل گرفت؟
به گفته این پژوهشگر، فرش واژهای عربی است به معنای کلیه گستردنیها از جمله گلیم، قالی، نمد، حصیر و یا هرچیزی که بتوان از آن به عنوان مفروش استفاده کرد. فرش کفپوشی است بسیار حساس که نیاز به نگهداری در شرایط استاندارد دارد، چرا که این محصول تحت تاثیر عوامل مختلف در طول زمان نابود میشود.
وی با اشاره به وجه تمایز میان قالی و فرش گفت: قالی غیر از تار و پود بخشی اضافی به نام پرز دارد و در ادامه قصد داریم به طور ویژه به توضیح درباره چگونگی شکلگیری و روایات مختلفی که از این اثر هنری در تاریخ آمده بپردازیم.
احراری در ادامه افزود: بشر برای اینکه کف پوش مناسبی داشته باشد در مناطق گرمسیری به گلیم و در مناطق سرد سیری به نمد و در برخی مناطق نیز به حصیر روی آورده است، بنابراین میتوان گفت سیر تکاملی قالی از نمد، گلیم و یا حتی حصیر آغاز شده است.
این کارشناس فرش با استناد به مدارک تاریخی گفت: در حقیقت تا قبل از سال 1948 میلادی روایتهای مختلفی از قالی بوده به طوری که هر قوم از جمله اقوام متعلق به تمدن بین النهرین و آسیای میانه و کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و به خصوص ترکها قالیبافی را متعلق به خود میدانستند.
وی با بیان اینکه تقریبا اقوام مختلف این ادعا را داشتند که قالی برای اولین بار در آن منطقه تکامل گرفته و ایرانیان هم که در این میان همیشه مدعی بوده اند و هستند، گفت: در سال 1948 در منطقه آلتای، در 80 کیلومتری مرزهای مغلوستان و در درهای به نام پازیریک یک باستان شناس روسی موفق به کشف فرشی یخ زده از داخل یک گور شد. گفته میشود این فرش که بعدها به فرش پازریک مشهور شد متعلق به یک فرمانده سکایی بوده و از آنجایی که در آن زمان اشیای با ارزش را همراه اجساد دفن میکردند این فرش نیز دفن شده و با ورود آب به داخل گور پس از گذشت قرنها سالم باقی مانده است. دیرینه شناسان پس از تست کربن 14 دریافتند قدمت این فرش به صده سوم قبل از میلاد یعنی 2400 الی 2500 سال پیش برمیگردد. ناگفته نماند این فرش که توسط پروفسور سرگی رودنکوکشف شده هم اکنون در موزه آرمیتاژ واقع در سن پترزبورگ روسیه نگهداری میشود و به عنوان یکی از جذابیتهای سفر به این کشور شناخته میشود.
احراری افزود: این اکتشاف تقریبا جایگاه و منشا ابتدایی قالی را مشخص کرد. جالب اینجاست که نقش و طرحهای فرش پازیریک دقیقا مانند فرشهای امروزی بوده به شکلی که دارای حاشیه و میان کار است و جالبتر اینکه طرح سوارکارانی که در حاشیه این فرش به کار رفته نیز مفروش هستند و این بدین معناست که فرش 10 الی 12 هزار سال قبل، در آن منطقه شکل گرفته چرا که در آن دوران سیر تحولات مانند امروز سریع نبوده و برای اینکه تکنیک فرشبافی به این مرحله برسد مدت زمان زیادی لازم بوده است. بنابراین میشود گفت فرشبافی مربوط به ایران است و جایگاهش در ایران بوده چرا که پتانسیلهای بالقوهای در اقلیم و جغرافیای ایران وجود دارد. البته این اکتشاف متعلق به ایران زمین بوده و نه ایران فعلی.
وی در ادامه از وجود داستانهای مختلفی که برای فرش پازیریک نقل شده خبر میدهد و میگوید به اعتقاد برخیها این فرش در آسیای میانه و در منطقه قفقاز بافته شده تا آن را به عنوان هدیه برای پادشاهان هخامنشی بیاورند اما نظر غالب این است، این هدیهای بوده از طرف دربار هخامنشی که در یک کارگاه سلطنتی بافته شده و بعید به نظر میرسد این فرش در میان عشایر بافته شده باشد، به این دلیل که حتی امروزه هم فرشبافی عشایر به صورت نامنظم است و حواشی و نقشها تقارنی ندارند و در واقع آنان با بی نظمی زیبایی میآفرینند.
تراژدی فرش بهارستان
وی با اشاره به داستان فرش بهارستان که در دربار خسرو پرویز بافته شده گفت: روایتهای مختلفی از این فرش وجود دارد، طبق برخی گفتهها مساحت این فرش که تصویر چهار فصل روی آن بافته شده، تا 1600 متر بوده که البته برخی آن را 160 متر یا حتی 16 متر ذکر کرده اند. گفته میشود سپاهیان اسلام پس از فتح ایران آن را با خود به مکه یا مدینه میبرند و صحابه پیامبر پس از مشورت تصمیم میگیرند این فرش را که با تار و پودی از طلا و نقره بافته شده به عنوان غنیمت تکه تکه کرده و بین خود تقسیم کنند.
احراری در توضیح تاریخچه فرش در دوره تیموری گفت: هنرمند در این دوره به طرحهای تجریدی یا انتزاعی روی میآورد. این دوره عصر بذرپاشی هنر ایران است، هنرمندان زیادی در مکتبهای مختلف رشد میکنند و هرات به یکی از مراکز علم و هنر ایران و خراسان تبدیل میشود و در این دوره فرشبافی مجدد شکل میگیرد.
وی با بیان اینکه این رویه تا دوره صفوی ادامه داشته افزود: سه پادشاه ابتدایی دوره صفوی اهتمام ویژهای در مساله فرشبافی داشتهاند، آنان هنرمندان رشتههای مختلفی از جمله خطاطی، نقاشی، مینیاتورکاری و… را در کارگاههای سلطنتی هر استانی دور هم جمع میکنند و در آنجا متناسب با اقلیم و فرهنگ و معماری و باورها و آرزوهای مردم هر منطقه نقوش خاصی برای هر منطقه مرسوم میشود و از آنجا سبک هر منطقه پایه ریزی شد.
آغاز تجاری شدن فرش
این کارشناس فرش تصریح کرد: همچنین در این دوره برای اولین بار فرش تجاری میشود. در آن زمان فرش مهمترین هدیه پادشاهان صفوی به دربار عصمانی، پرتغال و لهستان بوده و حتی بعضی از این فرشها عنوان همان کشور را میگرفته به طور مثال پادشاه لهستان فرشهایی با نمادی خاص سفارش میدهد که تا چندی قبل تصور میشده این فرشها در لهستان بافته شده اما بعدها مشخص شد اینها فرشهای زربافتی است که در کاشان بافته شده و در کتب مختلف هم به عنوان قالیچه پولونز معروف شده اند. در حال حاضر چند نمونه از این فرشها در موزه ایران و موزه آستان قدس رضوی موجود است.
وی خاطرنشان کرد: سومین فرش گرانقیمت جهان یکی از قالیچههای پلونز است چرا که این فرشها علاوه بر کاربرد تاروپود طلا و نقره یا نخ گلابتون تکنیک بافت منحصر به فردی دارند.
احراری با بیان اینکه یکی دیگر از اقدامات پادشاهان عصر صفوی این است که به فرشبافی پرستیژ اجتماعی دادند، اظهار کرد: حدود دو هزار تخته فرش از دوره صفوی به جای مانده که حدود 200 مورد از آنها شناسنامه دار هستند. برخی از آنها بسیار بی نظیرند مانند قالی شیخ صفی که در مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی بافته شده و یکی از این قالیها در موزه ویکتوریا و آلبرت واقع در انگلستان نگهداری میشود.
این کارشناس فرش افزود: در دوره صفوی 18 گروه اصلی طرح و نقش قالی ایران شکل گرفت. به طور مثال طرحی به نام ماهی در هم یا ریزه ماهی بیرجند داریم. طرح دیگری داریم به نام قاب قابی یا خشتی که اصالتا مربوط به چهارمحال بختیاری است. در این میان میتوان به طرح گلدانی اشاره کرد که نمونه برتر این گونه گلدانی گلدانی ظل السلطانی است. محرابی، اسلیمی، لچک ترنج، ابنیهای، شکارگاهی و… گروههای مختلفی هستند که تحت طبقه بندی نقوش فرش ایران وجود دارند.
احراری در ادامه گفت: بعد از عصر صفوی و در دوره زندیه و افشاریه قالیبافی به حاله ای از ابهام فرو میرود و اطلاعات زیادی درباره قالیبافی در این دوران در دست نیست. اما همزمان با دوران قاجار شاهد رویداد انقلاب صنعتی در اروپا بودیم و از نتایج این انقلاب این بوده که حجم نقدینگی زیادی وارد کشور میشود و قالی که یکی از جنبههای آن کاربرد تجملی است به عنوان یکی از ارزشمندترین کالاها مورد توجه تاجران قرار میگیرد. به همین خاطر سرمایه گذاریهای بسیاری در فرش صورت میگیرد و کمپانیهای چند ملیتی به خصوص در دوره ناصرالدین شاه در جاهای مختلفی شکل میگیرد از جمله کمپانی قالی شرق در کرمان.
این پژوهشگر فرش همچنین افزود: در راستای تجاری سازی فرش اقدامات و تقلبهایی صورت میگیرد که فرش سریعتر بافته شود، از این رو برای اولین بار در کرمان گره جفتی شکل میگیرد که سیسیل ادواردز از این به عنوان سرطانی که به زودی هنر قالیبافی ایران را فرا میگیرد یاد میکند. همچنین رنگهای شیمیایی جای رنگهای طبیعی را میگیرد. رنگ طبیعی سرقفلی فرش ایران بوده و هست. رنگهای طبیعی ضمن اینکه عوارض و تاثیرات سوء جسمانی بر مصرف کننده فرش نمیگذارد زیبایی خاصی نیز دارد. این رنگها پلی ژنه هستند و به مرور زمان جلوه رنگی بیشتری پیدا میکنند و ثبات معتدلی دارند و رنگ نابود نمیشود.
وی با اشاره به ظلمی که در این دوران بر بافندگان تحمیل میشود، گفت: از آن پس به قالیبافی نگاهی معیشتی میشود به طوری که حکام وقت قالیبافی را توسعه میدهند و در روستاهایی که کشاورزی شرایط خوبی نداشت از قالیبافی به عنوان منبع درآمد بهره میگرفتند.
این کارشناس فرش افزود: در زمان پهلوی اول به دستور رضاشاه کمپانیهای چندملیتی جمع شدند و به جای آن در سال 1304 موسسه قالی و در سال 1314 شرکت سهامی فرش شکل گرفت؛ در آن زمان اساس نامهای تنظیم شد که این اساسنامه امروزه در مرکز ملی فرش مورد توجه است. به هرحال در دوران پهلوی اول و دوم زیباترین فرشها توسط شرکت سهامی فرش در مناطق مختلف ایران با مواد اولیه پشم ایرانی و رنگهایی طبیعی بافته شدند. و زیباترین فرشها در دوره معاصر در مشهد و توسط هنرمندان دهه اول تا پنجم ابتدایی قرن حاضر بافته شد، هنرمندانی از جمله عمواوغلي، محمد ابراهیم مخملباف، عباسقلی صابر و… .
تحول در قالیبافی
این پژوهشگر فرش خاطرنشان کرد: اقدام مثبتی که در این دوره صورت گرفت سفارشات الگوی دربار و درباریان پهلوی بود. و در این بین نقش حکومت در ایجاد این تحول عظیم در قالیبافی غیرقابل چشم پوشی است. در سال 1270 پارچه بافی به نام کهنمویی از تبریز به مشهد آمده که پسران وی بعدها به محمد عمو اوغلی و علیخان عمو اوغلی مشهور شدند و امروز دستبافتههای این دو هنرمند در کاخهای سعدآباد و نیاوران موجود است. این قالیها بسیار حیرت انگیز با رنگ صد در صد طبیعی و پشم دست ریس و بسیار ظریف بافته شده بودند.
وی ادامه داد: این هنرمند تبریزی به کمک طراحی به نام صنعت نگار با آمدن به مشهد سبک جدیدی را طراحی میکند. در همان دوران و در کاشان نهضتی به نام قالی محتشم، در کرمان قالی ارجمند شکل میگیرد و در هر شهری ستارگانی بودند که امروزه این ستارگان برندهای فرش هستند. به عنوان مثال قالی صابر برندی مرغوب است.
این پژوهشگر فرش اظهار کرد: تاسیس مدارس فرشبافی در مقطع متوسطه و دانشگاه، اتفاق مهمی بود که در دوره قبل از انقلاب صورت گرفت. در حال حاضر 12 دانشگاه دولتی در مقطع کارشناسی و 4 الی 5 دانشگاه در مقطع ارشد رشته فرش را در گرایشهای مختلف از جمله طراحی، بافت، مرمت و… ارائه میدهند و در حال حاضر هم زمزمهای برای راه اندازی مقطع دکترای این رشته وجود دارد.
شکلگیری سبکهای گوناگون قالیبافی
احراری با اشاره به سبکهای استان خراسان گفت: در خراسان دو نمونه سبک قالی کرد و قالی ترکمن وجود دارد. در کاشمر طرحی به نام زیرخاکی توسط فردی به نام علی پور به طراحی شده که نقوشی باستانی دارد. طرح لچک ترنج هم از نقوش متعلق به منطقه خراسان است. در شهر بیرجند ماهی در هم و خشتی از طرحهای رایج محسوب میشود و در خراسان شمالی علاوه بر نقشهای کردی و ترکمن دو الی سه طرح ویژه این منطقه طراحی شده است. طراح با توجه به اقلیم منطقه، مهارت بافندگان، طبیعت، آرزوهای مردم و بازار هدف به بستن نقوش میپردازد.
وی در ادامه گفت: در فرش بافی دو مدل گره داریم؛ گره فارسی که دور یک تار میپیچد و متعلق به منطقه خراسان است و دیگری گره ترکی که دور دو تار میپیچد و در مناطق غربی ایران مانند کردستان و آذربایجان بافته میشود. گره ترکی از گره فارسی مستحکمتر است اما فرشهایی که با گره فارسی بافته میشوند ظریفتر هستند.
این استاد فرش در توضیح رنگ بندی قالی خطههای مختلف گفت: رنگ بندی قالی اقوام مختلف متفاوت است به طور مثال قالی بلوچ، کرد و ترکمن بین پنج الی هفت رنگ است اما در قالیهای عشایر رنگ زیادی وجود ندارد و در قالیهای شهری مانند قالی مشهد و بیرجند 20 الی 25 رنگ است. آنچه مهم است چیدمان و زیبایی رنگ است و نه تعداد رنگها. و این ترکیب رنگبندی هم بستگی به این داشته که هر قوم چه رنگهایی در اختیار داشتند به طور مثال قوم بهلولی که از شیراز به سیستان و بلوچستان آمدند با توجه به طبیعتی که در آن زندگی میکردند از رنگهای روشن بیشتری در قالیبافی بهره گیری میکردند.
بومی سازی نقشها پدیدهای مثبت در صنعت تابلوفرشبافی
احراری در ادامه گفت: به طور کل نفیسترین قالیهای استان خراسان در مشهد بافته میشود چرا که شهروندان مشهد هزینه بیشتری صرف خرید قالیهای دستبافت میکند. اما بعد از مشهد، نیشابور، سبزوار و کاشمر در سبک شهری از مراکز ثقل قالیبافی هستند. در سبک عشایری تربت جام، تایباد، خواف، قوچان هرکدام در سبک خودشان خوب هستند.
وی به شروع صنعت تابلوفرش بافی از تبریز اشاره کرد و گفت: این دلیلی نمیشود که امروز دیگر شهرها و استانها در این زمینه عقب بمانند همانطور که یکی از بهترین تابلوفرشها در قم بافته میشود.
به نظر این پژوهشگر فرش تابلوفرش بافی پدیده منفی است که قالی بافی را از مسیر خودش خارج کرده اما اگر تابلو فرش با نمادهای فرش بافته شود به پدیده ای مثبت تبدیل میشود. بومی سازی طرحهای تابلو فرش هم از دیگر اقدامات مثبتی است که در این زمینه میتوان انجام داد.