ریشه یابی نقوش قالی ترکمن های ایران
نقوش قالی ترکمن هندسی، شکسته و برگرفته از اعتقادات وباورهایی است که از طبیعت یا فرهنگ کوچ نشینی آنها وام گرفته شده است وبه همین علت این نقوش به صورت انتزاعی ونمادین پدیدار می شوند.
تاکنون کتابها ومقالات متعددی در مورد تاریخچه قوم ترکمن، فرهنگ وآداب و رسوم این قوم وهم چنین قالی ترکمن (مشتمل بر طرح، رنگ وبافت)نگارش شده است، این پژوهش بر آن است تا به طور خاص به بررسی منشا تعدادی از نقوش قالی ترکمن که از آنها با عنوان «گول» نام برده می شود بپردازد (به عنوان مثال ماری گول: جای پای شتر، که به قداست شتر در بین ترکمنها باز می گردد)، تا بااین رویکرد، آشنای بیشتری با فرهنگ این قوم وریشه یابی نقوش قالی آنان حاصل گردد.
معرفی قوم ترکمن
تاریخچه ای از قوم ترکمن
ترکمن ها قبیله ای ترک هستند که به دنبال مسائل کوچ و مسائل سیاسی دورانهای مختلف، علاوه بر شمال ایران در سطح جهان، در سرزمینهای ذیل ساکن شده اند: ترکمنستان، سوریه، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان وقسمت مرکزی اوکراین ومسکو، چین، افغانستان، عراق، ترکیه، سوریه.
تاریخ ترکمن ها را می توان به دو دوره تقسیم نمود: 1-دوره افسانه ای(که بر طبق منابع شفاهی و افسانه ها می باشد) 2- دوره افسانه ای
دوره افسانه ای :در دوره افسانه ای شجره نامه ترکمن از حضرت آدم شروع شده وبه یکی از پسران حضرت نوح به نام «یافث» جد مشترک ترکها وزرد پوستان میرسد که پس از آن در شجره نامه ها، به نام اغوذخان می رسیم که جد مشترک ترکمنهاست.
دوره تاریخی تاریخ ترکمن: چیزی که کمتر در ترکمن هادیده می شود تاریخ است، چادرنشینان معمولاً تاریخ نویسی ندارد. یک استثنا عبارت است از نسب نامه ی ابوالغازی که در آغاز قرن یازدهم (نیمه ی اول قرن هفدهم میلادی) نوشته شده و متأسفانه تنها مطالب خواجه رشیدالدین فضل الله را تکرار کرده است. طبق این منابع، ایشان تنها دو بار در طول تاریخ تشکیل حکومت داده اند دو سلسله آق قویونلو و قره قویونلو از ایشان است.
به طور کلی تاریخ ترکمن ها رابه سه دوره زیرمی توان تقسیم نمود: الف-دوره بیابان گردی ب-دوره مهاجرت به ترکمنستان وترکمن صحرا ب-دوره مرز بندی رسمی بین کشورهای روسیه وایران
وجه تسمیه ترکمن: گروه هایی که هم اکنون ترکمن نامیده می شوندقبلا «غوذ» یا» اغوذ» نامیده می شدند که از نام جد مشترک آنها یعنی «اغوذخان» گرفته شده بود. روایتهای معتددی در مورد اطلاق ترکمن به این اقوام می باشد.
ویژگی های نژادی و زبان اقوام ترکمن: درباره تاریخ باستانی ترکان نظرات گوناگونی ازسوی محققان بیان شده و حتی درباره ریشه نژادی این قوم نیز بین صاحبان فن و علم اختلاف نظر وجود دارد. عده ای ترکها را از نژاد زرد و زبان آنها راجزء زبان آلتائیک می دانند که زبان ساکنین ترکستان چین است. عده ای دیگر آنها را از نژاد سفید دانسته و زبان آنها را جز گروه زبان هند واروپایی می دانند.
تقسیم بندی اجتماعی قبایل وطوایف ترکمن: ترکمن ها در حقیقت یک «گروه قومی»بزرگ با یک جد مشترک به نام «اغوذخان»هستند که شامل قبایل بسیاری با جمعیت حدود یک ونیم میلیون نفر می باشند که هر قبیله ترکمن نیز به طوایف وزیر طوایف متعددی تقسیم می شوند.
صورتی که محمود کاشغری در آغاز قرن پنجم از قبایل ترک داده است، شامل نام بیست و دو قبیله است که بیست و یک نام آن با صورتی که خواجه رشیدالدین فضل الله در قرن هفتم داده (بیست و چهار قبیله) تطبیق می کند. اما هر چه روبه پیش می آییم از این تعداد کاسته می شود، به حدی که امروزه حتی پنج نام کهن باقی نمانده است.
مهم ترین طوایف ترکمن عبارتند ازسالور، ساریک، تکه، یموت، چدر، ارباچی، ارساری، قزل ایاق، وازبک که در حال حاضر قبایل ساکن در ایران «گوگلان»، «یموت»و گروه هایی از تکه می باشند.
اقوام تولید کننده قالی ترکمن
در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری (هجدهم و نوزدهم میلادی) از میان آن همه نام فقط سه نام کهنه شناخته شده، که از قالی بافی آن سخن رفته است: سالور، چدر (جولدر، دولدر) و ایمرلی (ایمور، المور). اما درحال حاضر اقوام تولید کننده قالی ترکمن عبارتند از: سالور، تکه، ساریخ(ساریک)، ارساری، چدر یا چادر، یموت. در ادامه تاریخ ترکمن های قالی باف مورد توجه قرار می گیرد:
محمود کاشغری و خواجه رشیدالدین فضل الله به ترتیب در قرن های پنجم و هفتم هجری (یازدهم و سیزدهم میلادی) گفته اند که قبیله ی سالور اشرفی ترین و برگزیده ترین قبیله بوده است. این وضع در نتیجه ی قرن ها برتری اقتصادی به وجود آمده بود. مشکووا متخصص شوروی (سابق) در نیمه ی اول این قرن می گوید: (سالورها امروزه پدر قالی ترکمن شمرده می شوند). این قبیله با همه ی توانایی خوداز قاجارها شکست خورد(1210 شمسی، 1831 میلادی). این شکست در سرخس اتفاق افتاد و از آن پس این قبیله در همان محل – بدون این که بتواند تحرک دیگری داشته باشد – مانده است.
ایل تکه که در اواخر قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی) تکه به شرق مهاجرت کرد وکم کم ایمرلی را به آخال و یساریک را به سرخس راند. بالاخره در سال های 1236 شمسی (1857 میلادی) و 1238 شمسی (1859 میلادی) شهر مرو را فتح کرد و در 1263 شمسی (1884 میلادی) آنجا را به روس ها سپرد. پیش از آن بیشتر سرزمین های خود، از جمله ناحیه ی آخال را در جنگ های سخت گوک تپه(goktappa: کبود تپه) از دست داده بود.
ساریک که آن هم در نسب نامه ی ابوالغازی، سالور بیرونی خوانده شده در طول قرن ها در سرزمین های آسیای مرکزی زیسته بود، در سال 1231 شمسی (1852 میلادی) از ایل تکه که روبه غرب می رفت، شکست خورد. ساریک در پنجه ساکن و باعث شد که ارساری به شرق برود.
ایل چدر (چارد) بر حسب گواهی محمود کاشغری و رشید الدین فضل الله در آسیای مرکزی می زیسته است واز قرن یازدهم هجری (شانزدهم میلادی) زندگی آنان در حوالی خیوه (خوارزم قدیم) شناخته شده است . ایل چدر چه در انجا وچه در امارت بخارا در محاصره ی ایل های دیگر بود. متخصصان می اندیشند که ساخت ایلی آنها ضعیف و باعث تغییر در قالی بافی این ایل شده است.
ایل ارساری، براساس سخن ابوالغازی، نسبی افسانه یی دارد و به نظر می اید در قرن یازدهم هجری (هفدهم میلادی) به شرق مهاجرت کرده و در حدود امارت بخارا ساکن شده است. اررساری از درگیری های بزرگ ایلی پرهیز کرد و به فرهنگ شهری روی آورد. ویژگی های این فرهنگ در قالی ارساری منعکس شده است.
ایل بسیار بزرگ یموت، که به روایت ابوالغازی از نسل سالور است، در نواحی وسیع شمال خراسان، که اکنون بخشی در ایران و بخشی در ترکمنستان است، و نیز در خیوه می زیست. در آنجا و در ربع سوم قرن سیزدهم هجری (نوزدهم میلادی) اتحادهای فراوانی در بین قبیله ها صورت گرفت تا خیوه را از دست روس ها خارج کنند. روس ها آنجا را در سال 1252 شمسی (1873 میلادی) گرفتند.
معرفی قالی ترکمن؛ پیشینه، ویژگی ها و طبقه بندی
این قوم بیش از هر کالایی به فرش های خود علاقمند بوده و آنها را به شکل ها و اندازه های گوناگون می بافته اند تا نیازهای متنوع زندگی کوچ نشینی و نیمه کوچ نشینی را بر آورد، نمادهای آن نوع زندگی را یادآوری می کند و مایه ی شادی زندگی کوچ نشینی می باشد. با توجه به آنکه ترکمن ها قومی هستند که از آسیای مرکزی به ایران مهاجرت کرده اند، باید در ابتدا به تاریخ قالی بافی در آسیای مرکزی اشاره شود:
قالی بافی یکی از پرکار ترین صنایع دستی در آسیای مرکزی است. نمونه های قالیهای بافته شده ای که باستان شناسان کشف کرده اند قدمتی در حدود نخستین سده های پیش از میلاد مسیح دارند.
مولفان کهن یونانی، رومی و متعاقباً عرب و ایرانی بر وجود صنعت پیشرفته قالی بافی در آسیای مرکزی از سدۀ دوم پیش از میلاد گواهی داده اند. تجسمش از فرش های بافته شده آسیای مرکزی رامی توان از روی تصاویر این فرش ها در نقاشی های بناهای قرون وسطایی و همچنین در مینیاتور شرقی به دست آورد.
موزه ها و مجموعه های خصوصی، انواع قالی های آسیایی مرکزی را که ازسده نوزذهم تا اوایل سده بیستم تولید شده اند در خود محفوظ داشته اند، که این دوره ای بود که تمامی قبایل ساکن در منطقه فرشها یا گلیمهایی می بافتند. قالیهای کرکدار عمدتاً توسط ترکمن ها و به مقدار کمتر توسط قرقیزها و ازبکها ی کوچ کننده تولید می شدند تاریخ قالی ترکمن انعکاسی از تاریخ این قوم نیست . همچنان که در مورد تاریخ هیچ قبیله یی نمی توان با اطمیینان سخن گفت، بیان تاریخی قالی ترکمن نیز خالی از اشکال نیست.
الگوی کلی قالی ترکمن نشان از تحولات شدید ندارد، زیرا به صورت نقش های تکراری باقی مانده است. این نقش ها در ایران بیش از ششصد سال سابقه دارند و در بسیاری از مینیاتورهای قرن هفتم هجری به بعد منعکس شده اند. از آنجا که کهن ترین قالی به دست آمده ی جهان نیز دارای نقش های تکراری است، باید پذیرفت که نقش های ترکمنی در یک مرحله ی ابتدایی باقی مانده اند. کهنه ترین این نمونه ها از قرن دوازدهم هجری (هجدهم میلادی) عقب تر نمی رود، و به همین دلیل، تاریخ قالی ترکمن اساساً روشن نیست.
ترکان از آنجا که سرزمین اصلی خود را رها کرده و به سرزمین های متمدن وسابقه داری مهاجرت کرده اند، بیش از اقوام دیگر تحت تأثیر خلق های مجاور قرار گرفته اند. در بافندگی آنان اثر فنون شمال ایران و نیز نقش های اصیل ایرانی با نام های اصیل فارسی را ملاحظه خواهیم کرد.
ویژگی های تکنیکی بافت قالی ترکمن
مواد اولیه: بهترین جنس پشمی که توسط این قوم مورد استفاده قرار می گیرد به نژاد ایرانی وقبیله تکه تعلق دارد وخار چین نامیده می شود.
گره: در قالی ترکمن از دو گره متقارن و نامتقارن استفاده می شود که در اقوام تکه ساکن در ایران که بهترین تولید کنندگان فرش ترکمن نیز می باشند، گره متقارن متداول بوده است.
پود: دستبافته های ترکمن تخت باف بوده واغلب از یک پود نازک در بافت قالی استفاده می نمایند.
دار وابزار: دار مورد استفاده این قوم زمینی یا افقی می باشد.
رنگ های قالی ترکمن: قرمز، لاکی، آبی، سرمه ای، سبز پر رنگ.
محصولات دیگر اقوام ترکمن
ترکمن ها از قدیم، تنها به بافت قالی اکتفا نکرده اند و در کنار قالی های بزرگ، به بافت محصولاتی دیگر از جنس قالی پرداخته اند. این محصولات، بنابه نوع و جایگاه استفاده ی آنها نام های خاص خود را دارند. آنها با زندگی روزمره ی مردم مرتبط بوده اند، بنابراین، نوع شکل و ظاهرآنها نیز طبق همین نیازهابوده است. اما در یک کلام می توان گفت که این بافته ها زینت آلاچیق های قدیم ترکمن ها بوده است.
إنگسی (EŇSI): پرده ای است از جنس فرش در آلاچیق های ترکمن که از قسمت بیرون آلاچیق آویخته می شده است. إنگسی فرش نسبتأ کوچک و دارای گوشه های راست است و قسمت نقوش دار پایین آن از قسمت بالا پهن تر است. نقوش إنگسی با نقوش فرش هایی که بر روی زمین پهن می شود، متفاوت است.
قاپیلیق (GAPYLYK): محصولی دیگر از جنس فرش است که در داخل خانه به عنوان زینت درهااستفاده می شود. به گونه ای که آن را از هر دو طرف در می آویزند. قسمت پایین قاپیلیق دارای سچک است و به نوک سچک ها نیز قبه های کوچک (قوتازجیق لار) بسته می شود.
گرمچ (GERMEÇ): محصولی دیگر از جنس فرش است که برای تزیین ورودی خانه در قسمت بیرونی إنگسی نصب می گردد.
اومور – دومان (ÜMÜR- DUMAN): یکی دیگر از این تزیینات است که بسیار ظریف بافته می شود واز آن برای زینت سقف خانه استفاده می شود. قسمت پایین آن با سچک خاتمه می یابد. اومور – دومان جفت بوده و در داخل آلاچیق از بالا به پایین آویخته می شود. برای هر آلاچیق 3 الی4 اومور- دومان لازم است.
خورجون لار (HORJUNLAR): خورجون ها (خورجین ها) بیشتر برای حمل وسایل در زمان مسافرت استفاده می شده است. قسمت روی آن با نقوش ظریف تزیین می شود. معمولأ خورجین به زین اسب محکم شده و در داخل آن مواد غذایی را برای مسافرت های طولانی می گذاشتند. خورجین را نوعی کیف از جنس فرش می توان دانست که دو قسمت دارد و برای این که از هر دو طرف اسب آویزان باشد، قسمت مابین آن را به هم می بافته اند.
چوال لار (ÇUWALLAR): جوال ها (در زبان ترکمنی «چوال») کیسه های بزرگی از جنس فرش هستند که هر دو سمت آن با الیاف دوخته می شود و در گذشته برای نگه داری وسایل خانه و لباس از آن استفاده می شده است. «چوال» چند نوع دارد: «خالی چوال»، «آق چوال»، «قزیل چوال». جوال های قالی که روی آن با نقوشی بافته شده است، جفت هستند و در کناره ی دو سمت در آویزان می شوند.
آق چوال لار (AK ÇUWALLAR): گلیم سفیدی است که بر روی زمینه ی آن، نقوشی به ردیف بافته شده اند و از این نظر با سایر محصولات دیگر متفاوت است.
قیزیل چوال (چوال های قرمز): جوالی است که بر روی آن نقوشی به ردیف بافته می شوند که در زمینه ی قرمز مستقر شده اند. علاوه بر این، چوال های دارای نقوش پراکنده هم استفاده می شده اند. جوال ها ضمن هماهنگی با دیگر محصولات فرش، زیبایی خاصی به خانه می داده اند.
توربالار (TORBALAR): یکی از محصولات قالی که در بین ترکمن های قدیم استفاده از آن رایج بوده است، توربالار (توبره ها) است. توربالار به خاطر داشتن نقوش زیبا و ظریف، زیبایی خاصی به خانه می داده است. همچنین توبره ها برای نگه داری لباس، لوازم خانه و ظروف استفاده می شده است. در «چمچه توربا» (توبره ی قاشق) قاشق ها و در «چاناق توربا» (توبره های ظروف) ظروف نگه داری می شده است. علاوه بر این، در هر خانه ی ترکمن «دوز توربالار» (توبره های نگه داری نمک) وجود داشته است. این توبره ها به عنوان وسیله ای مقدس برای حفظ برکت خانه، تلقی می شده اند. همچنین، «آشیق توربالار» (توبره های نگه داری پسر) وجود داشته است که این امر نشان دهنده ی جایگاه خاص پسر در خانواده ها ی ترکمن است. هر کدام از توبره ها که اندازه های متفاوتی داشته اند، نقوشی متفاوت با سایر توبره ها داشته اند. در انتهای توبره ها، سچک بافته می شده است.
طبقه بندی طرح های قالی ترکمن
فرش های ترکمن دارای ساختاری متفاوت از سایر دست بافته ها در سبک های دیگر قالی ایران می با شند که اگر چه خیلی بدور از شکل کلی دستبافته های سبک عشایری نمی باشد اما باز می توان ادعا کرد که دارای ساختاری متفاوت و خاص می باشند که معرف این تولیدات می باشد.
آنچه متداول است آن است که قالی ترکمن را نه بر اساس طرح که بر اساس نقوش آن می شناسند و آن را گل یا «گول» می نامند که غالبا نقوش هندسی هشت ضلعی هستند که تقلیدی ابتدایی از طبیعت با اشکال کاملا هندسی است که جملگی با درختان واشکال ساده شده جانوران در آمیخته اند.
جان تامپسون، مجموعه دار و متخصص قالی های ترکمن، موضوع را چنین مطرح می کند: «اغلب نظریه ها می گویند که نقش های قالی ترکمن نشانه ی چیزی است، از جمله نظام آبیاری و مزارع، چادرهای یک اردو، و انواع گل. اندیشه ی دیگر این است که نقش های ترکمن از طرح های درهم رفته و رایج دوره ی تیموری گرفته شده است. این نظریه مبتنی بر شباهت گل های ترکمنی است با نقش های قالی هایی که در مینیاتور ها تصویر شده است. بدبختانه شباهت فقط سطحی است».
بدلیل ساخت قومی حاکم در بین این گروه قومی، هر طایفه دارای گل های شناخته شده با نام همان طایفه می باشد و اغلب در کتب لاتین و فارسی فرش ترکمن را بر اساس نام طوایف و گل های مرتبط با آنها بررسی نموده اند. چون اساسا» نقش ها ذهنی بافت بوده و نقش دیگری را شاید نیاموخته بودند که ببافند وبدین دلیل به قطع ویقین شاید نتوان گفت که یک نقش خاص به پایندگی سابقه تاریخی یک طایفه، معرف آن طایفه نیز بوده است. به هر جهت در کتب حاضر و شیوه متداول روز این امر جاری و ساریست وما نیز به تبیعیت از آن سعی می کنیم ضمن تقسیم بندی بر اساس تیپ شناسی کلی فرش ایران، به گل های مرتبط باطوایف خاص نیز اشاره ای مختصر کنیم: -طرح تکراری واگیره ای: شاید بتوان به جرات گفت که بیش از نود در صد از قالی های ترکمن در این گروه قرار می گیرند، نقشمایه های قالی ترکمن در ردیف هایی منظم در متن قالی تکرار می گرددودر حاشیه نیز ما شاهد تکرار یک نقشمایه که معمولا متناسب با نقشمایه اصلی متن می باشد بطور منظم وگردش آن در محیط قالی می باشیم.
طرح محرابی
در میان طوایف ترکمن نیزطرح محرابی دارای جایگاه خاص خویش می باشد که بدلیل ریشه واعتقادات مذهبی قوی که در بین این طوایف حاکم است این قالیچه ها در میان ترکمن ها با نام سجاده ای شناخته است و قالیچه هایی با این نام جایگاه خاصی در میان جهیزیه دختران ترکمن داشته واغلب به عنوان هدیه به بزرگان خانواده داماد داده می شود.
طرح باغی
گروه خاصی از قالیچه های ترکمن با نام قالیچه های انسی یا انگسی نامیده می شوند که بدلیل نوع خاص ترکیب بندی، می توان آن را در گروه طرح های باغی ایران قرار داد اما گروهی از جمله استاد نیازی این گروه از قالیچه ها را سجاده ای می نماید وتعبیری از کعبه… از طرح آن دارند اما با توجه به چند دلیل این نظریه مورد تردید می باشد:
اول اینکه با با توجه به تاریخ ترکمن باید قدمت این نوع قالیچه قدیمی تر از زمان پذیرفتن دین اسلام از سوی این اقوام باشد. دوم این که نوع کاربرد این قالیچه ما را دچار تردید می کند، چرا که این قالیچه هم چون درب ورودی بر سر در آلاچیق ها نسب می شده، خصوصا آلاچیق بزرگان طوایف، که معرف قدرت ودارای نماد آن طایفه نیز می توانسته باشدوبا توجه به اینکه ترکمن ها خود دارای قالیچه های محرابی بوده وبنا به نوع کاربرد آنها باید جایگاه خاص تر به آنها داده می شده، پس یک کاربرد تجملاتی نمی توانسته جایگاه مناسبی برای یک طرح محرابی باشد.
البته در این قالیچه ها از نقشمایه ای که با نام «میحراب» معروف است استفاده می شودکه باز هم دلیل قانع کننده ای برای محرابی دانستن این نوع خاص از قالیچه های ترکمنی نمی تواند باشد.
طرح لچک ترنج
طرح لچک ترنج در ساختار کلی وشناخته شده قالی ترکمن، طرحی چندان آشنا نمی باشد به جز تعداد معدودی که در سایر دستبافه ها ی ترکمنی همچون جوال وتوبره ویا در میان دستبافته های اقوامی که ساکن مناطقی چون افغانستان می باشند، مشاهده می شود اما در سال های اخیر استاد نیازی اقدام به ابداعی نوعی از قالی باطرح لچک ترنج نموده است و نمونه هایی نیز از این طرح تولید وبه بازار عرضه گردیده که مبنای کار در آن، استفاده از یکی نقوش(گول)اصلی ترکمن همچون یک ترنج در مرکز واستفاده از یک چهارم همان نقش در کناره های قالی بوده وزمینه کاملا ساده وبدون نقش می باشد. این تعیر استاد نیازی از قابلیت فرش ترکمن در طرح های لچک ترنجی بوده است که این ساختار شکنی وابداع نیز خود جای تردید و بحث دارد.
طرح محرمات
در این گروه از طرح های ترکمن، نقوش ویاگلها در ردیف های متوالی، ثابت می باشند وتنها با ایجاد تنوع رنگی در هر ردیف، تداعی طرحی راه راه می گردد که در جهات افقی، عمودی ویا مورب می تواند باشد. اما در واقع این گروه از دستبافته های ترکمن همان گروه طرح های تکراری واگیره می باشند که با تغییر رنگی که در نقوش و ردیفهای آن ایجاد شده، شاید بتوان آنها را در گروه طرح های محرمات نیز جای داد.
طبقه بندی نقش مایه های قالی ترکمن
گل
یکی از این نقش مایه ها که اکنون در قالی ترکمن دارای بیش از بیست شکل مختلف و به ویژه نوع خاصی در هر ایل، طایفه یا حتی تیره است، همان چیزی است که در میان همه ی ترک زبانان هم به گول (gul) معروف است و در میان عشایر وروستاییان فارسی زبان حوض نامیده می شود. گل ترکمنی همان ترنج ایرانی است و در نقشه ی قالی های ترکمنی تکرار می شود. این نوع نقشه، یعنی نقشه ی با گل های تکراری (ترنج ترنج) تاپیش از دوره ی تیموری در قالی های گرانبها و درباری ایران رایج بوده است. و در میان مینیاتور های قرن های هشتم و نهم و اوایل قرن دهم هجری دیده می شود. ساندیق (صندوق)را هم باید از انواع حوض شمرد.
چخماق – نقش های خان قمچی
به معنی شلاق خان وشکل هندسی شلاق است که مخصوص خوانین سوار کار بوده واین نقشمایه به صورت مستقل وترکیبی یافت می شود.
عده یی از نقش مایه های معروف به خمتاز (در متن: chamtos )؛ لیوف (lyuf) و مارک (در متن: morak ) یکی هستند.
سرباز از نوع دعا و القم است؛ خیز ابی یا سگ زنجیری ترکمن (المانی Laufender hund) که عقرب زرد (ساری ایچان)، شمرده شده است و انواعی از سیرغا (گوشواره) یکی هستند و همه از انواع تعویذ (دعای بازوبندی برای چشم زخم) و امثال آن گرفته شده اند و القم و دغا به خاطر می آورند.
ترکمن ها گل های اصلی قالی خود را نام هایی داده اند که صورت مهم ترین آنها و معنی نام آنها مسائل بسیاری را روشن می کند. مهم ترین این گل ها چنین است:
1- فیلپی گول filpay gul: به معنی نقش کف پای فیل. نام گل بزرگی است. ترکمن ها، فیل را سمبل موضع برتر می داند و «فئل پای» Fil pay را نمادی ازعظمت وبزرگی فیل می دانند (قابل مقایسه با چپات اشتر در سیستانی به معنی کف پای شتر). (تصویر 1)
2- چمچه cemce: به معنی چَمچه یا چُمچه. چُمچه لغت فارسی است به معنی قاشق گود. (تصویر 2)
3- کِجِبه kejebe: به معنی کجاوه و گرفته از تلفظ بسیار قدیم واژه یعنی کجابه. (تصویر3)
4- گولی گول gulli gul: به معنی نقش گل گلدار و آن نقش مایه یی است دارای گل های ریز. (تصویر 4)
5- دُغا doqa: به معنی طلسم. در ترکی ریشه ندارد و همان دعاست. (تصویر 5)
6- سکیز کله sekiz kelle: به معنی هشت کله معنی هشت کله ترجمه از فارسی است. (تصویر 6)
7- سکیز قاپی sekiz qapi: به معنی هشت در. ترجمه نادرست هشت بر است.
8- چرخ پلک carx palak: به معنی چرخ و فلک. (تصویر 7)
9- آینا؛ آیناگل ayana gol: به معنی نقش آینه. (تصویر 8)
10- آت ایاقی at ayaqz: پای اسب به تقلید از فیلیپی گول. (تصویر 9)
ملاحظه می شود که گویا از این راه بهتر می توان به نتیجه رسید. یعنی نام اصلی نقش را یافت و آن گاه با توجه به معنی آن در پی کشف بنیاد آن بود.
بسیاری از نام ها را نه ترکی که فارسی خواهیم یافت و آن گاه ملاحظه خواهیم کرد که نقش مایه به شکلی دیگر یا حتی کاملاً شبیه نقش مایه های ترکمنی در قالی های ایران نظیر دارد. به این ترتیب نقش مایه های ترکمنی به طور عمده در چارچوب نقش مایه های ایرانی جای می گیرد. البته تعدادی از آنها نام های اصیل ترکی دارند و بی شک ریشه در فرهنگ ویژه ی ترکان. شاید تحقیقات آینده مسائل بیشتری را روشن کند. حال البته سوآل این است که با وجو تابعیت نقش های ترکمنی از نقش های ایرانی چرا ویژگی و تشخص ترکمنی می یابند ؟
پاسخ این است که ترکمن ها در جای ویژه یی از تاریخ قالی بافی ایران مانده اند و تنها در رنگ است که مطابق امکانات روز عمل کرده اند.
با مرور زمان تغییر، بیشتر هم می شود، اما آنچه ثابت و وفادار می ماند نقش مایه ها و نقشه های ترکمنی است که در حد بافته های ایرانی قبل از دوره ی صفوی مانده اند. نکته ی دیگر این که احتمالاً فرهنگ آنان در شکل گیری و بیش از آن در روند تاریخی و رسیدن به شکل نهایی نقشه های ترکمنی مؤثر بوده است. آشکاراست که دسته یی از این نقش ها ایرانی است و در ترکمنی هم نام ایرانی دارد.
به تعدادی ازآنها اشاره می کنیم: آینه؛ آیناقوچک (ترکیبی از آینه و قوچک)؛ اَتَنَک، آذین (آذینک)؛ آلّا و ترکیب های بسیاری با آن (سرخ، چند رنگ)؛ آق سرای (سرای سپید)، آلتی بازار (شش بازار، تقلید از چهار بازار، چهار سوق فارسی)؛ آلما باغی (باغ سیب)؛ اِره گل (ترنجی که حاشیه ی دندانه دار، مثل ارّه دارد)؛ بادام؛ بر کرک (رگبرگ)؛ بستان (بوستان)؛ بَغَلَک (بغلک ستون، اصطلاح معماری)؛ بادام؛ بر کرک (رگبرگ)؛ بوتا (بوته، بتّه)؛ بُورک (سه گوشه، سیتانی: بورک)؛ پارسی گل؛ پچ (پیچ)؛ پنجه گیر ه (دستگیره، پنچه گیره)؛ تاواقچا (طبقچه)؛ ترس حلقه (حلقه ی برعکس)؛ تِکبِنت (ترک بند)؛ تِمیر چین گل (ترنج آهنین، ترنج دارای میله بندی)؛ تومار (طومار)؛ تَویه تاپان (پای شتر، سیستانی: چپات اُشتُر؛ این اصطلاح ترکمنی، ترجمه است)و.. . در مواردی هم که نام ترکمنی اصیل است، خود آن را با املای فارسی و معنای آن را به فارسی در پرانتز آورده ایم.
مواردی که نام ترکمنی از فارسی گرفته شده، انعکاسی است، نه تنها از آمیزش فرهنگی قوم ترکمن با دیگر ایرانیان و نفوذ زبان فارسی بر آن قوم بلکه همچنین از سلطه ی ایرانیان بر توسعه و تحول قالی بافی، و نیز قرینه یی دیگر بر ترکی نبودن منشأ قالی بافی.
نمونه های اندکی وجود دارد که شاید بتوان آنها را به اعتقادات قبل از اسلام ارتباط داد، مثل القم (نوعی نشان)؛ بش آی (پنج ماه) ، و گرنه انواع گل یا آبگیر (برابر ترنج یا حوض فارسی)؛ جولبارس تاپان (پای پلنگ)؛ در ناق (ناخن)؛ اریک گول (گل زرد آلو)؛ ایاق (پا) و… نام های عادی برای نقش های معروف است.
ریشه یابی تعدادی از گل های (گول) اصلی در قالی ترکمن
ماری گل
نقش ماری گل که در اصل «کوشکدانی»بوده به معنای جای پای شتر است وبه زبان ترکمن مار همان مرو است و چون این نقش در شهر مرو بافته می شده است آن را ماری گل می نامند، بنا به گفته استاد نیازی شتر در میان ترکمن ها از قداستی عجیب بر خوردار است تا آنجا که این مردم قدر شناس او را اولیا می نامند. پس از ظهور اسلام و گسترش آن در آسیای مرکزی، به پیروی از آن فرهنگ کراهت تصویر جانداران، مادر ترکمن رابه چنین انتزاعی کشانده است واوبه جای نقش شتر، این حیوان مقدس، جای پای بچه شتر را جایگزین آن کرده است وبه این ترتیب، هم قداست این حیوان را ارج نهاده وهم از فرامین دین خود پیروی کرده وهم به ارضای خواسته خویش پرداخته است. گل یکی از معروف ترین نقوش فرش ترکمن است، بخش میانی این گل آذین بندی شده با شاخ قوچ و همچنین سه پرنده در حالت پرواز که در دشت بی کران میباشد وقسمت مرکزی گل به نام صندوق که با نقشمایه بشقاب تزیین شده، خود بیانگر روحیه میهمان نوازی ترکمن هاست ودر عین حال نقش سه گوش بخش مرکزی علامت دعا که تحت تاثیر باورهای مذهبی آنان است. تقسیم این نقش به چهار قسمت نشانه چهار فصل سال بوده وحضور سه پرنده در هر قسمت نمادی از دوازده ماه سال است. وجود دو رنگ سیاه وسفید نیز بیانگر شب وروز بوده که از طبیعت الهام گرفته شده است و هم چنین بیانگر اعتقاد این قوم به نیروهای نیک وبد به تعبیر دیگر»اهورا واهریمن»می تواند باشد. (تصویر10)
چمچه گل
می توان گفت که که چمچه ی ترکمنی از گل زرد (لوتوس) یا از آفتاب (ترنج) دوره ی صفوی گرفته شده باشد ترکمن ها آفتاب راسمبل پاکی، طهارت وسرزندگی می دانسته اند (تصویر2)
کجبه لیک. آسمالیق: ترکمن های قدیم در هنگام برگزاری جشن عروسی پسران خود، عروس را با شتر می آورده اند و آن شترها را با استفاده از انواع محصولات قالی، برای خواستگار (گلین آلیجی / آت باشی) تزیین می کرده اند. یکی از این محصولات تزیینی «کجبه لیک» است که زیبایی خاصی دارد. محصول دیگر فرش به نام «آسمالیق» نیز باعث زیبایی هر چه بیشتر شکل کجاوه ی عروس می شده است. در روز عروسی به پاهای جلوی شتر، بافته ای دیگر از جنس فرش به نام «دویه دیزلیقی» (زانو بند شتر) می بسته اند. قسمت بالای «آسمالیق» و «کجبه لیک» حالت سه گوش داشته است و قسمت پایین آن، چهار گوشه بوده و از دو طرف آن سچک ها و قپه ها (قوتازها) آویخته بوده است که کجاوه ی عروس (آت باشی کجبه) را زیباتر می کرده است. در قدیم کجاوه ی عروس را چند نفر جوان اسب سوار همراهی می کردند در حالی که اسبهایشان با بافته هایی زیبا به نام های «آت خالی»، «ایچیرگی» و «إیرلیک » تزیین شده بود. (تصویر3)
ـ آت خالی را بر پشت اسب می اندازند. ـ ایچیرگی بر زیر زین پشت اسب انداخته می شود. ـ إیرلیک بر روی زین اسب انداخته می شود.
دغا
گاهی مادر ترکمن، طرح نمادین پرنده ای را می بافدکه دشت بی کران را در ذهن هر ترکمن زنده می کند. طرح مثلثی، دعایی را که بر کاغذی نوشته اند وچون دعانویسان تا کرده اند، تداعی می کند. طرح چوب تراشیده یی که برحاشیه فرشی است، داغدان نام دارد وداغدان چیزی است که بر گردن کودکان می آویزند تا نظر قربانی نگیرد. (طبق گفته استاد نیازی) (تصویر5)
آینه گل
بنا به گفته استاد نیازی به این نماد طایفه تکه،، قرق قوچاق یعنی «چهل شاخ قوچ»وطایفه جعفر بای «آینه گل»می گویند. طایفه تکه معتقد است که دور تا دورآن با شاخ قوچ مزین شده است وبنا به اعتقاد طایفه جعفر بای آینه ایست باچهل شاخ قوچ که آن راقاب کرده اند. همچنین وی این نقش را آینه ای می داند رو به تمام باور های زندگی ترکمن. (تصویر8)
نمادعقاب(طغور گل)(سلجوق وطغرل): نماد عقاب یا ایگل گل نمادی است که «موری» در طبقه بندی نقوش قالی ترکمن که بر اساس تعلق هر نقش به طایفه ای خاص بوده، استثناء قائل شده و به عنوان یک گروه مستقل به بررسی آن پرداخته است. (Murry l. Eiland-jR,50,1999)استاد نیازی این نمادرا این چنین توصیف می نماید: در سال426هجری قمری قسمتی از آغوز ها با پانزده هزار سپاه به خراسان آمدندوباجنگ، خراسان را از غزنویان گرفتندودولت سلجوقی در ایران شکل گرفت. برادران طغرل بیک «عقاب بزرگ»وچاقر بیک» شاهین بزرگ» که فرزند سلجوق از قبیله قنیقلی، یکی از قبایل اغوز ها بودند، سپس دریای خزر رااز سمت شمال واز کنار دریای سیاه دور زده آسیای صغیر را به تصرف خود در آوردند. به افتخار این پیروی علاوه بر شاخ قوچ، پرچم لشکریان ترکمن با نقش عقاب بزرگ «طغور گل» نیز آذین بندی شد. (طغرل بیک»طغور بیک، ترکمن ها به عقاب طغور می گویند)(تصویر11)
قابسه گل
قابسه گل یا قابسماق به معنی حصار کشیدندور لانه با خاشاک می باشد، زنان ترکمن با نظاره نمودن شیوه زندگی پرندگان پیرامون خود و متاثر از آنها حس ودرک خود را در نقش قابسه گل، که در واقع نحوه حفاظت پرنده ازجوجه هایش در محیط باز ودر ساحل دریای خزر است، به تصویر کشیده شده است. این نقش لوزی مانند که در حقیقت نمای آشیانه پرنده ایستکه جوجه هایش در اطراف، سر از زیر پروبال مادر بیرون آورده اند و در دو طرف لوزی سر پرنده مادر نشان داده شده است. این نقش متعلق به طایفه یموت است زیرا این طایفه در مسیر کوچ وحرکت خود از آسیای مرکزی به سمت غرب، به کنار دریای خزر رسیده ودر شرق ساکن شده اند.
گل آیدی: گلی است شکفته با نه گلبرگ. نه در فرهنگ ترکمن عددی است مبارک ومیمون. ترکمن، روزهایی را که عدد نه در آن به کار رفته، مقدس می شمارد وکارهای مهم خود را در آن روزها انجام می دهدوشاید با همین نماد به نه ماه ونه روز (نهم، نوزدهم،..)انجام می دهد وشاید با همین به نه ماه ونه روز دوران بارداری زن، تا به دنیا آمدن کودک اشاره یی دارد. از سویی دیگر، ترکمنی که بر فرش زاده شده است وهمواره بافته یی از این گونه را به بهانه ایی همراه داشته است، هنگامی که می میرد، بافته هایی به نام آیت لیق او را بچه دار نمی شوند، بااعتقادی که به تقدس این نقش دارند، آن را برسر آستین ها یا یقه خود سوزن دوزی می کنند تا تقدس گل نه گلبرگ، اجاقشان را روشن کند.(تصویر13)
نمادو نقش مایه قوچ: این نماد در نقوش قالی ترکمن و هم چنین فرهنگ وی دارای جایگاه ویژه ای است که به بررسی آن می پردازیم:
«اونقون پرستی»(توتمیزم) در طوایف اوغوز (ترکمن)تا قرن هفتم و هشتم هجری پا بر جا بود اما پس از آن زمان از میان رفت. اما آثار آن هم اکنون نیزدر وسایل زندگی و آثار هنرهای بومی آنها مشهود است و می توان اشکال اونقون را در نقوش نمد و گلیم و قالی و سوزن دوزی هاو تزیئنات لباس و زیور آلات و حتی بر سر قبرها به صورت ساده شده مشاهده نمود.
اگرچه علت و انگیزه اصلی کاربرد این نقوش برای نسل های جدید تر ازمیان رفته اما فرم و شکل آن همچون یک سمبول به صورت واسطه ای، حامل نوعی ارتباط روحی و روانی با نسل های قدیمی تر، بر سر قبور ترکمنان نشانه های چوبی که به پرو بال و سرو منقار پرندگان شکاری شباهت دارد و همچنین صنایع دستی و… نقش شاخ قوچ بسیار مشاهده می گردد.
در فهرست اونقون هایی که رشید الدین قضل الله داده است کلمه «اوچ» آمده است ولی معنی آن در هیچیک از فرهنگ ها دیده نشده، کلمه اوچ در لهجه ترکمنی، گوسفند نر سه ساله است.
قوچ در میان اوغوز (ترکمن)که از مرحله گردآوری خوراک، که دوره پیدایش توتمیزم(اونقون پرستی1) است، گذشته بودند و با اشتغال به دامپروی نسبت به پرورش وتکثیر واهمیت قوچ واقف شده بودند، جایگاه خاصی می یابداز این رو برای جلب نغمه ای که از قوچ بر می خواست، با توسل به تخیلات خود به ترسیم اشکال گوناگون آن در مظاهر گوناگون زندگی پرداخت.
مخصوصا در نقش نمدهایش وهم جنین به صورت نقش مایه در فرش ها ودستبافته ها یش. «شاخ قوچ»می تراشیدند وحتی شاخ قوچ را عیننا بر روی قبرها می گذاردند و این ارتباط افسانه ای بین طوایفی که دارای اونقون مشترک بودند نوعی رابطه نزدیکی و هم بستگی پدید می آورد. قوچ در نظر آنها یک حیوان بسیارپر قدرت واسطوره ای است وچون مظهر باروری بوده ودر گله زایش بوجود می آورد، بنابراین در نظر مردم محترم بوده است.
امروز هم در صنایع دستی وحتی در سنگ مزارها نقش قوچ بر مزار ملاحظه شده است وبه خاطر همان تعلق خاطر انسان به آن حیوان در امر باروری مورد اعتناست. قوچ نیزبعنوان یکی از حیوانات شاخ دار، از حیوانات منسوب به خورشید محسوب می گردد. در کل شاخ قوچ دارای مفهومی سمبولیک وتوتمیک بوده وسمبل شجاعت، قدرت وباروری است. (همانند آینا گل تصویر8)
نتیجه گیری
فرش ترکمن جز گروه فرشهای عشایری ایران می باشد که دارای نقوش ورنگهای مخصوص ومحدود به خود می باشند. فرش ترکمن بیشتر دارای طرح تکراری وواگیره ای می باشند البته لازم به ذکر است که طبقه بندی قالی ترکمن نه براساس طرح که براساس نقوش قالیشان (گول)که هر کدام بسته به نام طایفه ای می باشند انجام می گیردونقوششان انتزاعی، برگرفته از طبیعت وبیانگر خلاقیت ویژه زنان ترکمن است.
در ریشه یابی نقوش ترکمن بایستی به این نکته توجه شود که آنها قومی کوچ نشین بوده واقلیم زندگانی، باور های دینی، شرایط اجتماعی وارتباط با سایر اقوام در طول تاریخ (به عنوان مثال سکونت ایشان در ایران)، در شکل گیری نقوش فرششان موثر است.
نقش های اصیل فرش ترکمن متاثراز آیین ها ورسومی است که اکثرا» در ارتباط باعناصر طبیعت همانند آفتاب و حیوان یا پرنده ای وهم چنین جایگاه خاص وتقدس آنهادر میان ترکمن می باشدکه از آن جمله می توان به نقش مهم شتر، قوچ واسب اشاره نمود که در توضیح می توان گفت قوچ دارای مفهومی نمادین و حتی توتمیک بوده و سمبل شجاعت، قدرت وباروری در باور مردم ترکمن می باشد. بنابر گفته استاد نیازی (استاد فرش ترکمن) ماری گل(جای پای شتر) مهم ترین نقش در فرش ترکمن می باشد که به اهمیت شتر در میان ترکمن اشاره دارد.
نظر به آنکه پژوهش حاضر با توجه به منابع کتابخانه ای، به طبقه بندی وریشه یابی تعدادی از نقوش قالی ترکمن پرداخته بود پیشنهاد می شود جهت تکمیل این مبحث، علا قه مندان به روش تحقیق میدانی(حضور در میان اقوام ترکمن)ریشه یابی نقوش مورد نظر را دنبال کنند.
نوشته : آرزو سلطانی نژاد، دانشجوی کار شناسی ارشد پژوهش هنر و ابوذر مجلسی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اصفهان
پی نوشت:
اونقون: توتم یا حیوان مقدس؛ هر کدام از طوایف اغوز دارای یک توتم بوده اند. توتمیزم را می توان نوعی مذهب ابتدایی دانست که تقریبا» تمام جوامع انسانی تا مرحله تولید خوراک و دام پروری به آن روی آورده است. در این جوامع خانواده ها وطوایف، حیوان یا گیاهی را منشا ومبدا اجداد خود می دانستند ومعتقد بودند که حیوان یا گیاه آنان را در حمایت وحفاظت خود گرفته واین توتم منسا اجداد آنان کم کم از حالت گیاه یا حیوانی بیرون آمده، هیبت انسانی به خود می گیرد.
منابع:
1) بوگولیبف نازدیبا(خزیمه علم)، فرش ترکمن. تهران: موزه فرش ایران 1356.
2) حصوری علی، نقش های قالی ترکمن واقوام همسایه. تهران: فرهنگان 1371.
3) بداغی ذبیح الله، نیازجان و فرش ترکمن. تهران: فرهنگان 1371.
4) بیگدلی محمد رضا، ترکمنهای ایران. تهران: انتشارات پاسارگاد 1369.
5) هاشمی گلپایگانی سید موسی. در ترجمه ی هنر در آسیای مرکزی. مانزو ژان پال(مولف). چاپ اول. 1380.
6)حسینی غفار. در ترجمه ی تاریخ ترکهای آسیای میانه. بارتولد ولادیمیر(مولف). تهران: نشر توس1376.
7)کوموش آتاکیشی یوا. آشنایی با انواع محصولات قالی ترکمن. یاپراق 1385؛ سال نهم، شماره 34-35: ص 30-28.
8) فرخنده نورایی. ریشه یابی وسبک شناسی طرح ونقش در قالی ترکمن.
9) Mackie LW, Thompson J, editors. Turkmen tribal carpets and traditions. Washington D. C: The Textile Museum;1980.