فرش دستباف؛ هر روز بدتر از دیروز !
شاید درمیان صنایع دستی ایران کمتر هنری را بتوان پیدا کرد که همچون فرش علاوه بر جذابیتهای مورد نظر برای گردشگران داخلی و خارجی در حوزه بازارهای جهانی نیز از اقبال خوبی برای پذیرش برخوردار باشد. با این حال شواهد امر نشان میدهد که با ورود برخی دیگر از کشورها چون هند و پاکستان به این حوزه فرش ایران در بازاریابی دچار مشکلات عدیدهای شده است.
تولید فرش دستبافت در ایران علاوه بر برخورداری از ریشهای کهن، در مرحلهی تولید نیز حدود دو میلیون نفر را به عنوان قالیباف و بویژه تکبافت جذب خود کرده است.
این در حالیست که کارشناسان میگویند: صنعت فرشبافی از تولید و بازاریابی نامناسب رنج میبرد و دلیل این امر شکل نگرفتن اصلاحات و تحول در بازار تجارت کشور و شخصینگری و منفعت طلبی است.
در چند سال اخیر فرش دستباف ایران با بحرانهای صادراتی رو به رو بوده که یکی از دلایل بروز این مشکلات، کم توجهی به مواد اولیه فرش و خصوصا پشم و نحوهی استحصال آن بوده است.
بعد از نفت، فرش دستبافت بیشترین ارزآوری را برای کشور به ارمغان آورده است. اگر چه نوسانات شدیدی در بازار فرش وجود داشته، ولی ما در سالهایی شاهد درآمدهای یک میلیارد دلاری از قبل صادرات فرش بودهایم.
در حدود 8 میلیون نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم از هنر – صنعت فرش دستبافت و صنایع وابستهی به آن ارتزاق میکنند که با توجه به معضل بیکاری که کشور با آن روبرو است؛ این هنر – صنعت زمینه لازم را برای ایجاد اشتغال فراوان و مولد داراست.
پژوهشهای انجام شده نشان میدهند که در میان فرشهای ایرانی قالی اراک، از اهمیت و اعتبار فراوانی برخوردار است و با قالی کرمان رقابت میکند. از نقوش زیبای لچک ترنج، شاه عباسی و گل ماهی گرفته تا نقوش چشمنواز مستوفی و خشتی، همه و همه از اهمیتی والا و ظرافتی قابل ستایش برخوردارند.
یکی از مشخصههای این قالیها استفاده از مواد اولیه چون پشم و رنگ در بافت آنهاست؛ مانند آبی فراهانی، نیلی و روناس مشک آباد قرمز و نخی و ساروق و رنگهای سنتی روناس قرمز دانه، برگ مو، پوست انار و پوست گردو.
قالی لیلیان از توابع شهرستان خمین دارای پنج رنگ اصلی از جمله گلی، حنایی، مشکی، قهوهای، سفید و عباسی است و در سطح استان زبانزد و شناخته شده است.
تبریز نیز از عمده مراکز قالیبافی در ایران است و از زمان جانشینان هلاکوخان مغول و پس از آن به عنوان یکی از مراکز اصلی و مهم داد و ستد فرش مطرح بوده است. در زمان صفویان قالیهای نفیسی در این شهر بافته میشد و از این رو میتوان گفت که حفظ و احیای هنر قالیبافی در ایران مرهون هنرمندان قالیباف و بازرگانان آذربایجانی است.
آذربایجان امروزه بیش از 800 هزار متر مربع در سال فرش تولید میکند و بافت انواع فرش و قالی در اندازهها و طرحهای متفاوت در شهرها و روستاهای این منطقه رواج کامل دارد. تولید قالی یکی از اقلام صادراتی عمده ایران است و آذربایجان در این میان بیش از 30 درصد از این محصول را تولید و 70 درصد فرشهای تولیدی خود را به خارج از کشور صادر میکند.
همدان و کرمانشاه نیز از دیگر نقاطی هستند که تولید فرش دستبافت در آن رواج دارد.
دانش فرش که از دانش زیبایی در اروپا شروع شده بود، تصور میکرد که این هنر مانند معماری، مجسمهسازی و نقاشی که در اروپا در دربار و کلیسا شکل گرفته بود، در شرق نیز در دربار ایجاد شده است؛ اما باید گفت فرش را عشایر ابداع کرده و تحت شرایط استثنایی یک هنر استثنایی بهوجود آمده است که به شهرها و دربار نیز وارد شد.
وظیفه موزهها نشان دادن فرشهای صفوی نیست، بلکه باید فرشهای ناشناخته را نه فقط به دنیا، بلکه به ایرانیان معرفی کرد. زیرا ما با فرشهای بعد از کلاسیک در زندگی روزانه خود آشنا هستیم، و آنچه غرب درباره از بین رفتن فرشبافی در ایران پس از صفویه میگوید، تنها در مورد فرش درباری صدق میکند.
هر آنچه مورد استفاده اروپاییان در زیباییشناسی است، در وجود فرش نهفته است و میتوان گفت این هنر در زندگی نقش بزرگی داشته است.
یکی از کارشناسان اروپایی بهنام ادواردز ادعا میکند که فرشهای قبل از کلاسیک در ایران کتیبهدار نبوده و استفاده از پشم شتر در فرشهای ایرانی هیچ جایگاهی نداشته است. درحالیکه همدان، سراب و کرمانشاه از جمله محلهایی هستند که بافت فرش با پشم شتر در آنها رایج بوده است.
با تاسف باید گفت که امروز فرش ایرانی با سالهای اوج خود فاصله زیادی گرفته و متاسفانه روز به روز از دوران طلایی خود دور میشود.
سید علی اکبر سیدی در مقالهای با عنوان « علل افت طراحی فرش در ایران» آورده است: در جهان صنعتی کنونی پیدا کردن جایگاهی در خور شان ایران و ایرانی کار چندان سهل و آسانی نیست، اما نباید فراموش کرد که ایرانیان همواره مشکل ترین کارها را سامان داده اند و آنجا که خواستهاند، توانستهاند.»
وی میافزاید: با بررسی و تحقیق پیرامون روند طراحی فرش در ایران به نظر میرسد هر گاه افراد تحصیل کرده و هنرمند وارد مقوله فرش شدهاند، فرش ایران شکوفا شده و روزهای ترقی خود را به سرعت طی نموده است، طراحان بزرگی که در دوران صفوی در کارگاههای بزرگ فرش بکار گرفته شده اند، توانستهاند فرش ایرانی را به عرش برسانند و آن را زینت بخش موزههای جهان کنند.
علی اکبر سیدی در ادامه خاطرنشان کرده است: اما روند روزافزون خروج هنرمندان از مقوله هنر، صنعت فرش دستباف ایران – این سنبل جاودانه هنر ایران- را به انزوا کشید و با خالی شدن کارگاههای قالیبافی از وجود طراحان هنرمند و باسواد، جایگاه فرش دستبافت ایران نیز در جهان خالی ماند و پس از اندک زمانی این جایگاه توسط سایر کشورها – که هرگز توان رقابت با ما را نداشتند – اشغال شد.
چندی پیش نیز عزتالله ابراهیمی – از برجستهترین هنرمندان اراک با اشاره به اینکه هنر فرشبافی دستی و سنتی رو به افول و فراموشی است، از مسؤولان درخواست کرد که برای این هنر ارزش قائل شده و آن را که یکی از پردرآمدترین صادرات ایران بعد از نفت بوده، از نابودی نجات دهند.
هنر فرش به افراد دلسوز نیاز دارد. در ایران و در اراک، افراد مستعد و طراحان فرش، بافندگان هنرمند و خوش ذوقی وجود دارند؛ اما متاسفانه بازار فرش، هم رکود یافته و هم به فراموشی سپرده شده است.
وزارت بازرگانی باید عرضه و تقاضا را هماهنگ کند؛ چون زمانی که تقاضایی نباشد، عرضه و ارزش کالا پایین میآید. او همچنین از مردم خواست که این هنر بومی و اصیل را دوباره رونق بخشیده و اجازه ندهند فرهنگ غرب، طرح و فرش ایرانی را از خانهها دور کند.